فقط بنویس
من: امروز 1402/12/8
من: چند روز بیشتر نمونده که سال رو به پایان برسونی.
من: آره . اینو قراره هربار که مینویسم، بهم یاد آوری کنی؟
من: می خوام که یادت نره.
من: خیالت راحت یادم نمیره.
من: حالا چرا انقدر توپت پره؟
من: توپم خالیه. پر نیست.
من: چیشده.
من: حتمن مگه باید چیزی شده باشه.
من: آره دیگه. آدم که بی علت پاچه نمیگیره.
من: خب حالا سگم شدم.
من: نه بلانسبت.
من: نمیدونم چرا ولی اصلن از این مکالمه ای که داریم لذت نمی برم.
من: آخه از وقتی که داریم باهم حرف میزنیم یه سره داریم به هم حمله می کنیمو
من: میدونی درست می گفتی. من اصلن روی فرم نیستم
من: عادیه. تو بیشتر مواقع یه چیزیت هست.
من: خیلی فکرم درگیره.
من: درگیر چی؟
من: این که راهی که انتخاب کردیم راهِ درستی هست؟
من: درستی و یا غلطی یک راه رو با چی تو تعیین می کنی؟
من: خب راستش رو بخوای اوایل با میزان بازدید سایت تعیین می کردم.
من: الان چی؟
من: الان هم می خوام که اینطور نباشه اما به نظرم بازم همینطوره.
من: نمی گم که میزانِ نگاه کردنِ آدما مهم نیست ولی اینو میگم که این علت نمیشه.
من: یعنی چی؟
من: اول از همه باید مشخص کنی که داری برای چی و کی می نویسی.
من: مثلِ همون چراغِ راه که یک بار دربارش حرف زدی؟
من: آره تقریبن تو همون مایه هاست ولی همون نیست.
من: من چراغِ راه رو برای خودم معلوم کردم که حالا دارم اینجا می نویسم.
من: آره اون رو مشخص کردی. ولی دقیق مشخص نکردی که می خوای برای کی و چه کسی بنویسی.
من: برای کی نداره که. من برای تموم آدمایی که دغدغۀ نمایش نامه نویسی دارن می نویسم.
من: ولی آیا این متنی که داری الان می نویسی هم به دردی از اونا دوا می کنه؟
من: نه خیلی.
من: خب ببین پس مخاطب تو کسی دیگس.
من: میشه یکم دقیق تر حرفتو بزنی.
من: تو داری به سری مطالبِ روانشناسی رو که دغدغۀ ذهنِ خودته رو در قالب دیالوگ می گی.
من: ولی خب بخش هایِ دیگه از سایتم رو هم به آموزش اختصاص دادم.
من: تو بیشتر تمایلت به کدوم بخشه. آموزش یا نه حرف زدن؟
من: راستشو بخوای، به حرف زدن.
من: دوست داری راجع به موضوعی که ذهنت رو درگیر کرده بیای و اینجا حرف هایی رو رد و بدل کنی، درست میگم؟
من: آره دقیقن همینو دوست دارم.
من: خب بیا و همین رو توی سایتت پیاده کن.
من: ولی خب اون بخش که مربوط به آموزش میشه رو چیکار کنم؟
من: تو در غالب نمایش نامه نویسی اون آموزش هایی که دوست داری یاد بدی رو هم یاد بده.
من: مخاطب پیدا میشه؟
من: تو نویسنده ای و تنها کارت باید به نوشتن باشه، مخاطب خودش میاد.
آخرین نظرات: