کلیشه هایِ مناسبتی

کلیشه هایِ مناسبتی

قبل ازآغازیدن نطق هایم، به مادران و زنانِ سرزمینم این روز را تبریک می گویم.

البته که در دیدهٔ من همهٔ روزها روزِ ماست،  البته که اگر نگرشمان را تغییر دهیم و تنها به دنبالِ مناسبت های گذرا نباشیم.

کلیشه هایِ مناسبتی

امروز هم از آن روزهایی بود که خط های تلفنی حتا برای چند ثانیه استراحت نداشتند.

همه در حال برقراری ارتباط برای تبریک هایِ پشتِ سرِ هم بودند. تلفنی را قطع نکرده به دنبال شماره ای دیگر می گشتند.

بهتر است بگویم امروز از آن رو هائیست که تمامِ مخاطبانِ خاک خورده تلفن همراه عده ای، از خاک خوردگی در آمدند و بعد از قطع کردنِ تماس، دوباره به سرجایشان شتافتند تا مناسبت بعدی.

این را نیز اضافه می کنم که بنده نیز جزئی از همان عده بوده ام.

حال چگونه متوجه این مسئله شده ام؟

در میانِ این قطع کردن ها و وصل کردن ها بود که ناگه به خود آمدم.

من نیز درگیر کلیشه هایِ مناسبتی شده بودم.

نگاهی به لیست تماس های چند دقیقه قبل از آن که آن تلنگر به من وارد شود انداختم. تعدادی از تماس هایم مربوط به آدم هایی می شد که آخرین تماسم با آنها مناسبت قبلی بود.

تنها در مناسبت ها بود که تلفن همراهم بارِ آنها را به دوش می کشید.

یک آن به خود آمدم. اگر با آن آدم ها نمی توانم هر روز از روزهای سال ارتباط برقرار کنم، پس چرا در مناسبت ها از آن ها یاد کنم.

همانجا بود که تصمیم به خانه تکانی تلفنی گرفتم.

یا آدم هایِ مناسبتی را در همان مناسب ها هم به یاد نیاورم و یا اگر می خواهم آنها را حفظ کنم، نگذارم که در تلفن همراهم دچار پدیدهٔ خاک گرفتگی شوند.

و مهم ترین مسئله ای که همین تلنگرِ کوچک به من زد این بود که باید مردِ عمل بود.

حرف را همه می زنند، تنها عده ای ماندگار می شوند که آغاز به کار کرده اند.

در ابتدای این متن برایت گفتم که به دیدهٔ بنده همه روز ها روزِ ماست و نباید تنها به روزهای مناسبتی اکتفا کرد. اما خودِ من جوری دیگر عمل می کردم.

عملم را باید هم رنگ با گفته ام بکنم.

امروز سومین روز از چالشی است که باهم آن را آغازیدیم. اگر به آن نپیوسته ای همین حالا خودت را به این صفحه برسان.

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط