جوابِ سوال

جوابِ سوال

من: امروز 1402/9/9

من: یه احساسی بهم میگه خیلی حوصله نوشتن نداری

من: احساست درست میگه.

من: چرا چیزی شده؟

من: دنبالِ جوابِ یک سوالم. اما انگار جوابی براش وجود نداره.

من: اگه تو اینطور فکر میکنی پس یعنی همینطوره

من: من اینطور فکر نمی کنم ولی دیگه خسته شدم از انتظار.

من: انتظار اگه برایِ چیز شیرینی باشه خیلی قشنگه.

من: شیرینی هست ولی خب گاهی اوقات دیگه خسته میشم.

من: خستگی برای کسی که مشتاقِ معنی نداره.

من: آخه دوست دارم سریع تر به جوابِ سوالم برسم.

من: جوابِ سوال، تو خودِ سواله. تنها کمی دقت می خواد. تو غرقِ انتظار شدی. برای همین خیلی خوب نمی تونی ببینی.

من: خیلی خوب نمی فهمم داری چی میگی. چطور ممکنه جوابِ من تو سوالم باشه. چرا من نمی تونم به جوابم برسم.

من: چون تو ذهنت جواب رو دادی و حالا منتظره اون جوابی.

من: چرا هر دفعه سخت ترش میکنی.

من:تو داری سختش میکنی. یه بار سوالی که داری رو با دقت بر رسی کن.

من: سوالِ من اینه که چطور میشه، با همین شرایطی که حالا دارم در آمدم رو سه برابر کنم. این کجاش جوابش تو خودش هست.

من: کمی دقت لازمهٔ کارته.

من: من هرچی دقت می کنم نمی تونم بفهممش.

من: یه بار دیگه سوالت رو نگاه کن.

من: دقت کردم.

من: تو حرف از شرایط زدی.

من: درسته.

من: شرایطت چین؟

من: منظورم همون زمانیه که دارم برای نوشتن میزارم. من دوست دارم که تو همین حوزه فعالیت کنم. دوست دارم بنویسم و از نوشتن به در آمدی که تو ذهنمه برسم.

من: شرایطتت همیناس؟

من: آره. دوست دارم توخونه کار کنم. این مهم ترینشه. خب حالا شرایط چه ربطی به جوابِ سواله من داره؟

من: همه چیز به جوابِ سوالت ربط داره.

تو دوست داری تو خونه با‌شی، ساعت کاریت کم باشه، و از طریقِ نوشتن در آمد کسب کنی درسته؟

من: آره درسته. جواب من چی شد؟

من: جواب تو همین جاست. کمی صبوری به خرج بده.

من: دیگه دوست ندارم صبرکنم.

من: چقدر دوست داری که خواستت عملی بشه؟

من: خیلی زیاد.

من: پس به همون اندازه نیاز داری که صبرکنی. صبر کردن همیشه کمک کنند. اما صبری که با حرص همراه باشه تنها ناراحتی به بار میاره. تو رو هم به جوابت نمی رسونه. من می خوام خودت به جواب برسی. میدونم که می تونی. اگه بیشتر دقت کنی جواب رو می فهمی. الان هم ازت این رو می خوام که با حواسِ جمع یه باز دیگه سوالت رو تو یه برگه کاغذ مطرح کنی. سوال رو بزار تیترِ دفترت و تنها بهش نگاه کن. بعد دست به کار شو و شروع کن به نوشتن.

 

 

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط