احساسات خود را بیان کنید.

 

دوستی را به خاطر دارم که برایم میگفت همیشه در حسرت این مانده که چرا نتواسته برای آخرین بار به پدرش بگوید: دوستش دارد.. همیشه این حسرت را داشت که ای کاش پدرش زنده بود و این حرف را به او میگفت. ولی پدرش هیچ وقت زنده نمیشود و این حسرت برای او باقی میماند. در زمانی که عزیزانمان د ر کنارمان هستند، از آنها قدر دانی کنیم و به آنها بگوییم دوستشان داریم و چقدر خوب است که آنها در زندگیمان حضور دارند. وقتی آن عزیز را از دست بدهی دیگر بی فایده است حسرت و آه و ناله. زمانی که یکدیگر را داریم و در کناره همیم قدره بودن در کناره هم را بداینم.  قبل از ازدواجم همیشه از اطرافیان این را میشنیدم که قدر این خانواده گرم را بدان شاید روزی برسد که هر کدام از شما در نقطه های مختلفی از این سرزمین باشید. حرفش را جدی نگرفتم. ولی امروز که در دورترین نقطه از این سرزمین هستم و در کناره خانواده ام نیستم، این حرف را فهمیدم. تا زمانی که کناره همیم قدر یک دیگر را بدانیم.

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط