چالش های زندگی
چالش های زندگی چند روزیست که درگیر و دار از بین رفتن سلامتی جسمانی یکی از عزیزانم هستم. اولین روزی که خبر را شنیدم کنترل
چالش های زندگی چند روزیست که درگیر و دار از بین رفتن سلامتی جسمانی یکی از عزیزانم هستم. اولین روزی که خبر را شنیدم کنترل
شور و آگاهی نمی دانم چه شد که یک آن به نظرم آمد متنی را آماده کنم، درباره فعالیت های این روزهایم. روزهایی که برایم
خودت باش خودت بودن هم خیلی حرف است. خیلی ازما پشت نقابی بزرگ خودمان را پنهان کرده ایم. نقابی که سالیان سال است با آن
فواید اندیشیدن مهارت اندیشه ورزی، به زِمهارت سخن ورزیست. جمله پیشین، زمانی برایم قابلِ لمس شد، که به نوشتن روی آوردم. در نوشتن خواه نا
چند روزی سرگرم رژیم گفتار بودم، خیلی نتوانستم در اینجا حضور پیدا کنم. حضوری که منجربِ ظهور شود. این جمله زمانی به ذهنم رسید که
در کتاب چهار اثر از فلورانس می خوانیم که زندگی یک بازی است. در صورتی که همه ما از کودکیمان تا به الان زندگی را
تفسیر معنوی این داستان را از کتاب چهار اثر اسکاویل شین قرض می گیرم. از من خواستند تا افسانه ( سفید برفی و هفت
ماری الیور در غازهای وحشی این چنین می گوید: مجبور نیستی خوب باشی. مجبور نیستی کیلومتر ها روی زانوانت در میانِ بیابانِ پشیمانی گام برداری.