پیشواز زمستان
پیشواز زمستان من: امروز 1402/9/30 من: یلدا شده باز دوباره. من: لابد دل واسه خنده هات بی قراره. من: این آهنگ از دوروز پیش که
پیشواز زمستان من: امروز 1402/9/30 من: یلدا شده باز دوباره. من: لابد دل واسه خنده هات بی قراره. من: این آهنگ از دوروز پیش که
پاییزِ رو به پایان من: امروز 1402/9/28 من: پاییز هم روبه پایانه. یعنی بهتره که بگم امسال هم تموم شد. من: آره مثلِ برق
غرور در نوشتن من: امروز 1402/9/15 من: خب بعد از مدت ها دلی از عذا در آوردی. من: آره این دیگه کارِ من نبود. دستام
جوابِ سوال من: امروز 1402/9/9 من: یه احساسی بهم میگه خیلی حوصله نوشتن نداری من: احساست درست میگه. من: چرا چیزی شده؟ من: دنبالِ جوابِ
من: امروز 1402/9/3 من: اومدی برای ثبت لحظه های نابت؟ من: این چند روز از این لحظه ها زیاد داشتم. من: وقتی تو لحظهٔ حال
زندگی را زندگی کن من: امروز 1402/8/29 من: خوبه که تصمیم گرفتی تاریخ رو به متن هات اضافه کنی. من: پیشنهادِ احمد اخوت تو کتابِ
مخاطب متن هایت باش من: به نظر می رسه، این حرفایی که دارم می زنم از ته دل نیست. به دلم نمی شینه. چند باری