ماجراهای من و من
ماجراهای من و من

پیشواز زمستان

پیشواز زمستان من: امروز 1402/9/30 من: یلدا شده باز دوباره. من: لابد دل واسه خنده هات بی قراره. من: این آهنگ از دوروز پیش که

ادامه مطلب »
ماجراهای من و من

پاییزِ رو به پایان

پاییزِ رو به پایان   من: امروز 1402/9/28 من: پاییز هم روبه پایانه. یعنی بهتره که بگم امسال هم تموم شد. من: آره مثلِ برق

ادامه مطلب »
ماجراهای من و من

غرور در نوشتن

غرور در نوشتن من: امروز 1402/9/15 من: خب بعد از مدت ها دلی از عذا در آوردی. من: آره این دیگه کارِ من نبود. دستام

ادامه مطلب »
خود آگاهی در مسیرِ نوشتن

جوابِ سوال

جوابِ سوال من: امروز 1402/9/9 من: یه احساسی بهم میگه خیلی حوصله نوشتن نداری من: احساست درست میگه. من: چرا چیزی شده؟ من: دنبالِ جوابِ

ادامه مطلب »
ماجراهای من و من

نقشِ مقاومت در زندگی

من: امروز 1402/9/3 من: اومدی برای ثبت لحظه های نابت؟ من: این چند روز از این لحظه ها زیاد داشتم. من: وقتی تو لحظهٔ حال

ادامه مطلب »
ماجراهای من و من

زندگی را زندگی کن

زندگی را زندگی کن من: امروز 1402/8/29 من: خوبه که تصمیم گرفتی تاریخ رو به متن هات اضافه کنی. من: پیشنهادِ احمد اخوت تو کتابِ

ادامه مطلب »
ماجراهای من و من

مخاطب متن هایت باش

مخاطب متن هایت باش من: به نظر می رسه، این حرفایی که دارم می زنم از ته دل نیست. به دلم نمی شینه. چند باری

ادامه مطلب »